در از صامت بروجردی کتاب التضمین و المصائب 7

صامت بروجردی

آثار صامت بروجردی

صامت بروجردی

در مقتل شهیدان با ناله چون هزاران

1 در مقتل شهیدان با ناله چون هزاران زینب کشید در بر چون نعش گلعذاران

2 گفتا بشمر کافر گریان چو بی‌قراران بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

3 چون من ستمکشی کس مشگل که دیده باشد ور خود ندیده باشد از کس شنیده باشد

4 ای شمر کی ز جانان کس جان بریده باشد هرکس شراب فرقت روزی چشیده باشد

5 اندر گشودن سیل باشد شتاب چشمم بگذار تا دهم غسل ز آب گلاب چشمم

6 جسم برادرم را اندر سراب چشمم با ساربان بگویید احوال آب چشمم

7 پس کرد در مدینه رو از پی شکایت کای جد تاجدارم بنگر جفای امت

8 از جور و قتل و غارت این قوم بی‌همیت بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

9 بردار سر که بر سر روز فراقت آمد پایان استراحت هنگام زحمت آمد

10 وقت اسیری شام بر آل عصمت آمد ای صبح شب‌نشینان جانم به طاقت آمد

11 اکنون به جانب شام از کربلا روانم شمر و سنان و خولی هستند همرهانم

12 رفتیم دل پر از غم از داغ دوستانم تا دوست گشتم ای جان کشتند دشمنانم

13 آه از دمی که زینب بنمدو جا به محمل بازوی در سلاسل راس حسین مقابل

14 از محنت دل‌وی (صامت) مباش غافل سعدی به روزگار مهری نشسته بر دل

عکس نوشته
کامنت
comment