دردا که ندیدیم وصال از ملک‌الشعرا بهار تصنیف 1

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

دردا که ندیدیم وصال رخ دلدار

دردا که ندیدیم وصال رخ دلدار ,

هجرآمد و آورد غم و محنت بسیار ,

خون گریه کنم تا بگشایم گره از کار ,

دردا که مرا خون دل و دیده قرین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

وان باغ که بودست پر از مرغ خوشالحان ,

امروز چرا گشت نشیمن‌گه زاغان ,

افسوس زمانی که چنان بود و چنین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

آن آهوی خوش خط و نکوخال که در دشت ,

گه راند سوی جوی و گهی تاخت به گلگشت ,

با خاطر آسوده همی رفت و همی گشت ,

امروز چرا طعمهٔ شیران عرین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

آن تخت که‌ ‌بُد جای کیومرث و فریدون ,

وان ملک که بُد وسعتش از حوصله بیرون ,

وان تاج که بد بر سرکیخسرو، اکنون ,

مطموع عدو گشت و خراب از ره کین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

یاران ز حمیت به سوی مرگ دویدند ,

در راه شرف از سر و جان دست کشیدند ,

در خون خود اندر طلب فخر طپیدند ,

گلرنگ ز خون همه سیمای زمین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

امروز ز بی حسی ما کار خرابست ,

بنیاد کهن سال وطن بر سر آبست ,

امروز مرا دیده ازین غصه پر آبست ,

کاین خاطر آسوده چرا زار و حزین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

یک روز وطن رشگ گلستان جنان بود ,

اقبال من از طالع مشروطه جوان بود ,

آن روز مرا حال دل خسته چنان بود ,

امروز مرا حال دل خسته چنین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

خصمان ز دو جانب سوی ما رخش دوانند ,

بر مرگ وطن‌، ناخلفان فاتحه خوانند ,

اعدای جفاکار چرا سخت کمانند ,

گردون ز چه بر قصد دل ما به کمین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

بیچاره وطن خسته و آواره و فرد است ,

رخسارهٔ ما از غم این واقعه زرد است ,

ای حزب دموکرات کنون وقت نبرد است ,

کز سستی ما، مام وطن گوشه‌نشین شد ,

چه بد رفتاری ای چرخ ,

چه کج رفتاری ای چرخ ,

سر کین داری ای چرخ ,

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ ,

عکس نوشته
کامنت
comment