در دل شکنی آفت صرف است نگاهش از عرفی شیرازی غزل 405

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

در دل شکنی آفت صرف است نگاهش

1 در دل شکنی آفت صرف است نگاهش طفلی که پدر می شکند طرف کلاهش

2 طاعت بر دنیا چه تمتع برد از تخت کز فرّ هما دور بود تارک شاهش

3 ما لشکر عشقیم که تسخیر دو عالم چون آب فرو می چکد از تیغ سپاهش

4 ره بر مه کنعان نکند خجلت بهتان تا رو به ره شکر کند محنت جاهش

5 شاید که به آلایش دامانش نگیرند مستی که به دامن نگرد طرف کلاهش

6 از جور فلک داغ نگردد دل عشاق این باغچه پروردهٔ برق است گیاهش

7 سهل است که از ناصیه اش نور بتابد عرفی که در عشق بود ناصیه گاهش

عکس نوشته
کامنت
comment