کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

در سر از دود دلم شمع صفت سودایی از کمال خجندی غزل 137

غزل 137 ام از 1252 غزلیات

در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است

1 در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است آری این گریه و سوز من و شمع از جایی است

2 همچو شمع همه تن آنش سودای مهی است همچو صبحم همه جان مهر جهان‌آرایی است

3 گر به مأوا نرسد این دل من مجموعم که سر زلف پریشان تو خوش مأوایی است

4 ابرویت گوشه نشین گشت ولی فایده چیست که به هر جانبی از فقه او غوغایی است

5 چشم ما را بگذاری به لب دجله روی دجله رودی است ولی دیده ما دریایی است

6 راز هم با لب خود گوی که خوش همنفسی ست عشق با قامت خود باز که خوش بالایی است

7 در غم روی تو چون موی تو آشفته کمال عمر بر باد دهی دل سیهی کج رایی است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است

شاعر شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است چه کسی است ؟

شاعر شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است کمال خجندی می باشد.

شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است چیست ؟

قالب شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است غزل است

مضمون اصلی شعر در سر از دود دلم شمع صفت سودایی است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر