- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در چمن چون شاخ گل نازکتنی افتاده است سایه نیلوفری بر سوسنی افتاده است
2 چون مه روشن که تابد از حریر ابرها ساق سیمینی برون از دامنی افتاده است
3 یک جهان دل بین که از گیسوی او آویخته یک چمن گل بین که در پیراهنی افتاده است
4 روی گرمی شعلهای در جان ما افروخته خانمانسوز آتشی در خرمنی افتاده است
5 دیگرم بخت رهایی از کمند عشق نیست کار صید خسته با صیدافکنی افتاده است
6 نور عشق از رخنهٔ دل بر سرای جان دمید پرتوی در کلبهام از روزنی افتاده است
7 چون نسیم اندام او را بوسهباران کن رهی کز هوسناکی چو گل در گلشنی افتاده است