- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در باغ هر گلی ز تو در خون تازه ای ست هر بید در هوای تو مجنون تازه ای ست
2 از زلف تا به چند کسی گفتگو کند وصف خطش کنیم که مضمون تازه ای ست
3 چون مصرعی ز من شنوی، عزتش بدار از راه دور آمده، موزون تازه ای ست
4 آشفته ایم ازان خط مشکین، که هر غبار بر لشکر شکسته شبیخون تازه ای ست
5 آن لب سلیم آب بقا را شهید کرد خون های خلق کهنه شد، این خون تازه ای ست