- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در قمار عشق آخر، باختم دل و دین را وازدم در این بازی، عقل مصلحت بین را
2 فصل نوبهار آمد، جام جم چه میجویی از می کهن پرکن، کاسهٔ سفالین را
3 آن که در نظر بازی ، عیب کوهکن کردی کاش یک نظر دیدی، عشوههای شیرین را
4 باد غیرت آتش زد، در سرای عطاران تا به چهره افشاندی، چین زلف مشکین را
5 گر ز قد رخسارت، مژدهای به باغ آرند باغبان بسوزاند، شاخ سرو و نسرین را
6 چون ز تاب می رویت از عرق بیالاید آسمان بپوشاند، روی ماه و پروین را
7 در کمال خرسند، نیش غم توان خوردن گر به خنده بگشایی آن دو لعل نوشین را
8 گر تو پرده از صورت، برکنار بگذاری از میانه بر چینی، نقش چین و ماچین را
9 دفتر فروغی شد پر ز عنبر سارا تا به رخ رقم کردی خط عنبرآگین را