در دهر حرامی زده شد سحر از حزین لاهیجی غزل 781

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

در دهر حرامی زده شد سحر حلالم

1 در دهر حرامی زده شد سحر حلالم سرمایهٔ دزدان جهان است خیالم

2 یک ذرّه نیارند بجا حقّ نمک را این قوم فرومایه که هستند عیالم

3 کالا ز من و فخر و مباهات از ایشان خردان چه بزرگی که نکردند به مالم!

4 از تیره نفسهای حربفان به کسوف است هر مطلع زیبنده خورشید مثالم

5 بی رنج حزین از قلمم نکته نریزد از پیچ و خم فکر، شکن هاست چو نالم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر