1 در دیده دریا وشم آنجان جهان تا رسته دندان گهر کرد عیان
2 رفت از پی گوهر طلبیدن دل من با قافله ئی بسوی بحرین روان
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 امیری کو سزای گاه باشد محمد بیک ارغونشاه باشد
2 جهانداری که از اورنگ شاهی چو بر گردون گردان ماه باشد