1 آخر نه به عالم آدمی زآن آمد کاو همچو بهایم خورد و آشامد
2 نه کار تو آنگهی به خیر انجامد کز لطف تو دل شکسته ای آرامد؟
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بی نیش مگس به نوش شهدی نرسی بی جان کنشی به نیک عهدی نرسی
2 ننهاده به جهد هیچ کس را ندهند لیکن بنهاده جز به جهدی نرسی
1 خود را تو قباپوش کن و ذاکر باش وین جام بقانوش کن و ذاکر باش
2 گر می خواهی طریق اسرار خدا در سینهٔ خود گوش کن و ذاکر باش
1 در نقطهٔ خویشتن مرا مشکلهاست همچون سر و پای دایره ناپیداست
2 آن به که ازین قاعده بیرون آییم کاین کار به پرگار نمی آید راست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به