1 در بحر سرشکم از نجوب است حباب نی نی که دروست آفرینش پایاب
2 گردون به هزار کوکب در خوشاب افتاده بسان صدفی در گرداب
1 ای ز رویت ماه را صدگونه تاب مه مگو باشد سخن در آفتاب
2 غیر در کویت عذابم می کند هیچکس نشنیده در جنت عذاب
1 مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست که شدم شیفته مغبچگان روز الست
2 سر نهم پیش قدح همچو صراحی هر دم در خرابات مغان تا شده ام باده پرست