در شب تاریک هجران جز از آشفتهٔ شیرازی غزل 943

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

در شب تاریک هجران جز می روشن مزن

1 در شب تاریک هجران جز می روشن مزن جز شهاب آتشین بر جان اهریمن مزن

2 مطربا چون ساز کردی پرده عشاق را جز نوای راست درهر کوی وهر بزن مزن

3 سوختی ای برق عالم سوز هر جا حاصلیست تا که گفتت این گدا را شعله بر خرمن مزن

4 ای مسیحا پاک بندی در فلک برتر خرام خواهی ار عین تجرد را دم از سوزن مزن

5 ایکه اندر دولتی شنعت من درویش را گرچه داری گلشنی رو طعنه بر گلخن مزن

6 اندرآ در برم عشق وسر و گلرو را ببین باغبانا بعد از این لاف از گل و گلشن مزن

7 خواهی آشفته اگر از ورطه طوفان نجات ‏ جز علی و آل او را دست بر دامن مزن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر