در کشور جان و ملکت دل از اسیری لاهیجی غزل 326

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

در کشور جان و ملکت دل

1 در کشور جان و ملکت دل بگرفت سپاه عشق منزل

2 ائین و رسوم نو نهادند تا گشت رسوم عقل زایل

3 از عجز سپاه عقل نامد با لشکر عشق در مقابل

4 شد سکه بنام عشق مشهور از عقل نبرد نام عاقل

5 هرجا که نشان عاشقی بود از دولت عشق گشت مقبل

6 وآنکس که بطور عقل دم زد در عالم عشق بود جاهل

7 در فتوی عشق قول عاشق حق آمد و گفت عقل باطل

8 هر کس که قبول عشق گردد در مذهب عاشقی است قابل

9 در مکتب عشق براسیری شد کشف همه نکات مشکل

عکس نوشته
کامنت
comment