- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به رنگ ذرهام سرگرم مهر عالمافروزی که ممکن نیست هرگز با کسی آرد به شب روزی
2 خوشم با ناله گرمی که خیزد از رگ جانم که دارد نغمه این ساز در عشقت عجب سوزی
3 تو اسباب طرب کن جمع کز عشق تو ما را بس دل کالفت فراهم آوری جان غماندوزی
4 نخواهم نور شمع و پرتو مه بیرخت شبها کز آه گرم خود دارم چراغ محفلافروزی
5 محبت این دبستان را بود آن مرشد کامل که پیر عقل باشد پیش او طفل نوآموزی
6 به خون دانی چرا در صیدگاه دلبران غلتم گر از شست نگاهی خورده باشی تیر دلدوزی
7 ز بیاقبالیم مشتاق خار گلرخان دایم دریغ از طالع فرخندهای و بخت فیروزی