در بغل آرزو کند، تیغ تو از حزین لاهیجی غزل 135

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

در بغل آرزو کند، تیغ تو تندخوی را

1 در بغل آرزو کند، تیغ تو تندخوی را عرضه کنم اگر به گل، زخم شکفته روی را

2 مشک به کوی بیزدت، طرّه به باد اگر دهی دل به کنار ریزدت، شانه کنی چو موی را

3 رشک ریاض خلد شد، دیده ز فیض عارضت یاد قد تو کردام، سرو کنار جوی را

4 پرده چه پوشیم که من، در غم دل به عالمی صبح صفت نموده ام، سینهٔ بی رفوی را؟

5 هست نقاب دلبران، شرم و حجاب و خال و خط تیغ برهنه گفته ام، حسن برهنه روی را

6 دور رسید چون به ما، صاف شراب رفته بود چرخ کند به ساغرم، درد ته سبوی را

7 وقت صبوح شد حزین، از می غم به لب چکان زهر چش ترنّمی، کلک ترانه گوی را

عکس نوشته
کامنت
comment