- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در هوای عشق بازم دل پرواز کرد بار دیگر عاشقی جانم ز سر آغاز کرد
2 بر در او بس که بنشستم درآخر آن صنم رحم کرد و آن در بسته برویم باز کرد
3 چون درون رفتم بخلوتخانه بزم شهود وه چه دلداری که با من دلبر طناز کرد
4 چون ز نقش غیرخالی دید او لوح دلم در سرای انس با خود جان ما دمساز کرد
5 هرکه از خلقان چو عنقا در جهان عزلت گزید مرغ جانش در هوای لامکان پرواز کرد
6 هرکه بیند از همه عالم جمال روی او در نهان و آشکارا با خودش همراز کرد
7 در جمال نوربخشش چون اسیری شد فنا از بقای بی زوالش بانوا و ساز کرد