- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در آن کوش من بعد شاهی بدهر که روزی به انصاف ازاین خوان خوری
2 گرت نیم نان جو افتد بدست برغبت به از مرغ بریان خوری
3 نه زانسان که چندانکه مقدور تست ز افراط شهوت دو چندان خوری
4 ز بسیار خوردن شوی مرده دل خود اندک خوری، گر غم جان خوری
5 چو شد ز امتلا، طبع ناسازگار بود زهر اگر آب حیوان خوری
6 چو عیسی به قرصی بساز از فلک که خر باشی اردیگ پالان خوری
7 بپای خودت رفت باید بگور چو بر اشتهای کسان نان خوری