در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست از مجد همگر غزل 9

مجد همگر

آثار مجد همگر

مجد همگر

در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست

1 در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست کس بدین بیکسی وبی سروسامانی نیست

2 تا پریشانی زلف تو بدیده ست دلم دل مانند دل من به پریشانی نیست

3 تا تو در راه دلم چاه زنخدان کندی هیچ دل نیست که در چاهی و زندانی نیست

4 بر ستیزد دل شوریده و دیوانه من کار زلف تو به جز سلسله جنبانی نیست

5 من پشیمانم از آن کز تو شکایت کردم خود ترا زان همه آزار پشیمانی نیست

6 در همه شهر حدیث من وافسانه تست این حکایت همه دانند که پنهانی نیست

7 یک شب وصل تو جان ارزد ارزان مفروش که خود این جز به من سوخته ارزانی نیست

8 من چرا نوبت سلطانی عشق تو زنم چون مرا بر در تو پایه دربانی نیست

9 گرچه در کشور ثالث تو زبر دست مهی مجد را زیر فلک در همه فن ثانی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment