بهر بهار بازو وکون از ملک‌الشعرا بهار قطعه 446

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

بهر بهار بازو وکون وکفل نماند

1 بهر بهار بازو وکون وکفل نماند کزسیل‌ «‌استرپ تومیسین» ‌دشت و تل نماند

2 گیرم که خواستند رهی را عمل کنند باقی تنی بجا ز برای عمل نماند

3 باید خرید هرکرمی بیست سی فرانک بایع فرنگی است ر مجال جدل نماند

4 پولی که بود خرج عروسی سینه شد چیزی پی هزینه ماه عسل نماند

5 دولت فقیر و ما همه از او فقیرتر نقدی بجا ز غارت دزد و دغل نماند

6 هرکس برای خ‌بش کلاهی تهیه دید بهر حقیر جز سر سخت کچل نماند

7 یاران به ملک و مال رسیدند و بهر ما جز زخم سینه حاصل سعی و عمل نماند

عکس نوشته
کامنت
comment