- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در چشم ما خیال رخش تا گذار کرد خورشید و ماه را بر ما شرمسار کرد
2 تا روی او به گلشن مقصود جلوه داد گلها و لاله ها به چمن جمله خوار کرد
3 از اعتدال قامت او سرو شد خجل تا قد سرکش تو به بستان گذار کرد
4 باری شکوفه بد ز در مها سفید و سرخ از باد صبحدم همه بر وی نثار کرد
5 نرگس چو چشم شوخ تو مخمور و ناتوان گویی به یاد لعل تو دفع خمار کرد
6 از من مدار مرهم الطاف خود دریغ کز حد برون زمانه مرا دل فگار کرد
7 با آنکه عشق دوست مرا آبرو ببرد خاک درت دلم ز جهان اعتبار کرد