- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در پایتخت ما بگشادند بخت گِل شد پایتخت ما به صفت پای تخت گل
2 خوشگلتر از شوارع ری نیست کاندروست صدگونه شکل هندسی از لخت لخت گل
3 هر گه ستور گام نهد از پی عبور بر گرد گامهاش بروید درخت گل
4 گر تختی از بلور نهی برکنار راه در نیم لحظهاش نشناسی ز تخت گل
5 گر بخت گل گره خورد از سعی نیمشب عمال نیمروز گشایند بخت گل
6 یک رخت پاک باز نماند به شهر ری گر آفتاب و باد نهبندند رخت گل
7 گر قصه موجز آمد عیبم مکن ازآنک سخت است رد شدن ز قوافی سخت گل