1 در غربتم افتاده ز هجران حبیب از شدت ضعف گشته با مرگ قریب
2 یاری نه که آرد بسر خسته طبیب زاری نه که جوید کفن از بهر غریب
1 مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست که شدم شیفته مغبچگان روز الست
2 سر نهم پیش قدح همچو صراحی هر دم در خرابات مغان تا شده ام باده پرست
1 ای ز رویت ماه را صدگونه تاب مه مگو باشد سخن در آفتاب
2 غیر در کویت عذابم می کند هیچکس نشنیده در جنت عذاب