1 در ملک وجودم بجز از دوست مجو در خانه دل نیست کسی غیر از او
2 مانند کبوتر این دل شیدایم پر میزند و مدام گوید یا هو
1 آن سرو که آمد بر ما از چمن کیست وان غنچه که دلها شد ازو خون دهن کیست
2 آن میوه که از باغ بهشت است درختش کار نزدیک دهن آمده سیب ذقن کیست
1 طریق عشق میورزی رها کن دین و دنیا را خلاص خویش میجوئی مجر ناموس و دعوا را
2 به نور عقل نتوان رفت راه عشق ای عاقل زمجنون پرس اگر داری طریق حی لیلا را
1 عمریست که با او دل مسکین نگران است ما در غم و او شادی جان دگران است
2 ای باد مبر خاک کف پاش به هر سو کان روشنی دیده صاحب نظران است