در دل تنگم شراب ناب می‌گردد گره
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
1 در دل تنگم شراب ناب می‌گردد گره در گلویم آب چون گرداب می‌گردد گره
2 طاعتم را نیست همچون خدمتم حسن قبول از سجودم ابروی محراب می‌گردد گره
3 گر صبا حرفی به او گوید ز کار بسته‌ام در خم آن زلف، پیچ و تاب می‌گردد گره
4 آرزوی تیغ او از خاطرم هرگز نرفت چون صدف در سینهٔ من آب می‌گردد گره
5 از دلم بروی چکیده قطرهٔ خونی سلیم بر کمر زان دامن قصاب می‌گردد گره
دیدگاه‌ها **