امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی
امیرعلیشیر نوایی

در سرم ذوق می عشق از امیرعلیشیر نوایی غزل 188

غزل 188 ام از 379 غزلیات

در سرم ذوق می عشق همان است که بود

1 در سرم ذوق می عشق همان است که بود سر همان خاک ره دیر مغان است که بود

2 چون نشان پرسیم از دل که به صحرای فنا به همان قاعده بی نام و نشان است که بود

3 غمم از حد متجاوز شده از مخموری که باین غمزده ساقی نه چنان است که بود

4 دل دیوانه بود شاد که آن رشک پری همچنان از نظر غیر نهان است که بود

5 کی تواند دلم از دیر مغان بیرون شد که همان مغبچه ای را نگران است که بود

6 دست در دامن پیران طریقت چه زنم که دلم واله آن طرفه خوان است که بود

7 فانی اش جست به میخانه و گفتند که هست لیکنش در دل دیوانه گمان است که بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود

شاعر شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود چه کسی است ؟

شاعر شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود امیرعلیشیر نوایی می باشد.

شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود چیست ؟

قالب شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود غزل است

مضمون اصلی شعر در سرم ذوق می عشق همان است که بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر