- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در نظربازی من یار نهان می گردد از میان چون بروم یار عیان می گردد
2 نشئهٔ می به جوانان صفت پیر دهد طرفه سری است کز این پیر جوان می گردد
3 پشت من از اثر فکر محبت شد خم تیر از بار غم عشق کمان می گردد
4 بوسه ها داد لبش وعده و با من نرسید چه کنم دور زمان است از آن می گردد
5 در بیابان طلب بسکه نظر گرم رو است سرمه در دیدهٔ من ریگ روان می گردد
6 نگران چند روی از پی گردیدن دل ز آن خبر گیر که گرد سر آن می گردد
7 عالم غیب سعیدا سفری آسان نیست که در این راه نظر بار گران می گردد