-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در ذکر تو دیدم در و دیوار قلندر یادم دهد از روی تو دیدار قلندر
2 از پردهٔ ناموس [برآیی] چو بنوشی یک جرعه از آن ساغر سرشار قلندر
3 در آینه هم عکس جمال تو کند سیر خودبین نبود دیدهٔ بیدار قلندر
4 گه مؤمن و گه ملحد و گه گبر نماید کس را خبری نیست ز اسرار قلندر
5 این کار نمی داند و از بی خبران است هر کس کند اقرار به انکار قلندر
6 از مشرق و مغرب ز سعیدا تو چه پرسی از عرش خبر می دهد اشعار قلندر