1 در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد
2 در آتش سودای تو دل همچو سپند در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر شاه جهان قصۀ من بنده بخواند زین قصه همی حالت من بنده بداند
2 داند که میان دو سفر بندۀ درویش بی یاوری شاه چه بیچاره بماند
1 از هیبت تو بریزد اندر صف جنگ تیزی ز سنان ، زه از کمان ، پر ز خدنگ
2 از جود تو خیزد ، ای شه با فرهنگ پیروزه زکان ، در ز صدف ، لعل ز سنگ
1 اختلاف مزاج تو خوش خوش ارغوان تو زعفران کردند
2 چون ز زردی بسان زر گشتی زیر خاکت چو زر نهان کردند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **