1 در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد
2 در آتش سودای تو دل همچو سپند در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان تحویل کرده اند بباغ خدایگان
2 وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
1 ز تاب عنبر با تاب بر سهیل یمن هزار حلقه شکست آن نگار عهدشکن
2 چه حلقه ای ؟ که معلق نهاد دام بلا چه عنبری ؟ که معنبر نمود اصل فتن
1 سوسن و سنبل نمود از زلف و عارض یار من سنبلی بس با بلا و سوسنی بس با فتن
2 سوسن از سیم پلید و سنبل از مشک سیاه در پلیدی صد ملاحت ، در سیاهی صدشکن
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به