- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سواد خط خوبان بسکه دل شبگیر کرد همچو صبح صادقم در این سیاحت پیر کرد
2 زلف خوبان بسکه در این گوشه واگردیده است جذبه را در خلوت ما عشق در زنجیر کرد
3 خواب دیدم زلف معشوقی به دست آورده ام هر که را گفتم پریشانی مرا تعبیر کرد
4 چون صبا با ناتوانی عقده ها واکرده ایم شیرچشمان را نگاه عجز ما نخجیر کرد
5 در خم زلفش ز بس دل بر سر دل کرده جا دلبری از دلبری آن شوخ را دلگیر کرد
6 تا کمان ابروش دیدیم و مژگان سیاه روبهرو ما را قضا با ناوک تقدیر کرد
7 می نماید صورت و معنی سعیدا هر چه هست تا به دل کلک خیالم نقش او تصویر کرد