در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی کند
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
1 در گلستانی که هر زاغی خوش آوازی کند بلبل آن بهتر که ترک نغمه پردازی کند
2 روز روشن وقت صورت بازی آیینه است هست عیبی در هنر آن را که شب بازی کند
3 ترکش پرتیر گردد بال مرغان هوا از فغان هرگه دل من ناوک اندازی کند
4 در قفس روزی که بر بادم دهد تحریک شوق چون مه نو هر پر من اوج پروازی کند
5 آسمان را کی وجود می نهد هرگز سلیم آنکه آه او شب و روز آسمان سازی کند