در هر شکنی آهم لختی زجگر از جویای تبریزی غزل 463

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

در هر شکنی آهم لختی زجگر دارد

1 در هر شکنی آهم لختی زجگر دارد زین نخل عجب دارم تا ریشه ثمر دارد

2 خوش خط شده زان حسنش کز سبزهٔ پشت لب سرمشق خط یاقوت در مدنظر دارد

3 بر سر زندش فردا ز افسوس و پشیمانی آنکس که ز ناز امروز دستی به کمر دارد

4 فریاد که ننماید جا در دل چون سنگش هر چند که فریادم در سنگ اثر دارد

5 دل بستهٔ زنجیرش جان هم شده نخجیرش از زلف تو می ترسم کاین مار دو سر دارد

6 در صیدگهش جویا شیران به کمند آیند دل دادهٔ او باشد آن کس که جگر دارد

عکس نوشته
کامنت
comment