- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در ازل، عکس می لعل تو در جام، افتاد عاشق سوخته دل، در طمع خام افتاد
2 جام نمام ز نقل لب تو، نقلی کرد راز سر بسته خم، در دهن خام افتاد
3 خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
4 باد زنار سر زلف تو، از هم بگشود صد شکست از طرف کفر در اسلام افتاد
5 دوش بر کشتن عشاق، تفال میکرد اولین قرعه که زد، بر من بد نام افتاد
6 سوسن اندر چمن، آزادی قدش میکرد نارون را ز حسد، لرزه بر اندام افتاد
7 صنم چین، به جمال تو، تشبه میکرد نام معبودی از آن روی، بر اصنام افتاد
8 عشقم از روی طبق، پرده تقوی برداشت طبل پنهان چه زنم، طشت من از بام افتاد
9 دوش سلمان به قلم، شرح دل خود، میداد آتش اندر ورق و دود، بر اقلام افتاد