در دیار مصر اگر یوسف رخی پیدا شود از جامی غزل 98

در دیار مصر اگر یوسف رخی پیدا شود

1 در دیار مصر اگر یوسف رخی پیدا شود در خراسانم دل از سودای او شیدا شود

2 ور رسد اینجا خبر کافروخت شمعی رخ به شام جان من پروانه سان از شوق ناپروا شود

3 کیست جز من آن کز اول پای در غوغا نهد چون ز شهر آشوب ماهی شهر پرغوغا شود

4 آتش افتد در من از غیرت که چون آن من نیم هر که را بینم که از عشق بتی رسوا شود

5 تا نباشد غیر من عاشق به عالم کاشکی در دلم غم های عشق عاشقان یکجا شود

6 بس که گیرد درد جویایی عشقم هر شبی اشک و آه من زمین گرد و فلک پیما شود

7 تنگیی دارد دل جامی برون از قید عشق تا نگردد در سر زلفی گره کی وا شود

عکس نوشته
کامنت
comment