در دیر مغان شیفته از امیرعلیشیر نوایی غزل 215

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

در دیر مغان شیفته پیر و جوانم

1 در دیر مغان شیفته پیر و جوانم خاک قدم مغبچه و پیر مغانم

2 ایام قدح خواریم ای شیخ چه پرسی از غایت مستی چو شب از روز ندانم

3 من بیخود و پرسند که چونی چه جوابست؟ این مسأله را چونکه ندانم که چسانم

4 چون بوسه به پای تو زدم کرد دلم ضعف کز پای تو برداشتن سر نتوانم

5 سیر ملکوت از قدح پر کنم آری این نوع سبک روح از آن رطل گرانم

6 زان روی به میخانه کنم عزم که یک دم از رنج خودی خاطر خود را برهانم

7 فانی به بیابان فنا رفت چو شد مست امید ازو چونکه شوم مست نمانم

عکس نوشته
کامنت
comment