- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در بزم پادشا نگر این کاروبار گل وین باده بین شده به طرب دستیار گل
2 گل چند ماه منتظر بزم شاه بود وز بهر آن دراز کشید انتظار گل
3 دیدار گل شده ست همه اختیار خلق تا بزم شاه ساخت همه اختیار گل
4 گلبن ملونست چو دیبای هفت رنگ تا لعل سبز گشت شعار و دثار گل
5 تا با می کهن گل نو سازوار شد گل پیشوای می شد و می پیشکار گل
6 در بزم تو گل است در آمیخته به هم با هم نثار زر بود و هم نثار گل
7 خیزد گل از نشاط که پر زر ساده شد همچون کنار سایل خسرو کنار گل
8 فخر و شرف نبینی جز در شمار شاه لهو و طرب نبینی جز در شمار گل
9 شاها همه ز شادی بزم رفیع توست این سرخ رویی گل و این افتخار گل
10 از روزگار گل دل و جان شاد و خرمست یارب چه روزگارست این روزگار گل