1 در باغ بدیدم صنمی سیمین خد کز غایت حسن طعنه بر گل می زد
2 گفتم بگذار تا ببوسم پایت گفتا نتوان ز دست هم صحبت بد
1 کسی که شمع جمال تو در نظر دارد ز آتش دل پروانه کی خبر دارد
2 ز مرهمش نبود سود دردمندی را که زخم تیغ رقیب تو در جگر دارد
1 ای افتخار نام نبوّت به نام تو افزوده حشمت رسل از احتشام تو
2 تفضیل مکّه بر همه گیتی ز فضل تو تعظیم کعبه از شرف احترام تو
1 دل رفت از بر من و زلفش مقام ساخت چون موم از آتش رخ او بین که چون گداخت
2 نرّاد ده هزار درین عرصه که منم دیدی که عشق روی تو با من چه مهره باخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به