-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست یا درونی که نه از زخم غم آزرده توست
2 جان ز مژگان تو ریش است و دل از غمزه فگار هر که را می نگرم تیر جفا خورده توست
3 پرده برداشتی از راز من ای چرخ فلک آه ازین بوالعجبی ها که پس پرده توست
4 حرص نرگس نگر ای غنچه که با آن زر و سیم روز و شب چشم طمع دوخته بر خرده توست
5 از نسیم گل و مل دین و دلم رفت به باد آخر ای باد صبا این همه آورده توست
6 شکر فیض تو چمن چون کند ای ابر بهار که اگر خار و گر گل همه پرورده توست
7 گر رود ناوک آهی ز دل سوخته ای جامی سوخته دل سینه سپر کرده توست