جامی

جامی

جامی
جامی

در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست از جامی غزل 158

غزل 158 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست

1 در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست یا درونی که نه از زخم غم آزرده توست

2 جان ز مژگان تو ریش است و دل از غمزه فگار هر که را می نگرم تیر جفا خورده توست

3 پرده برداشتی از راز من ای چرخ فلک آه ازین بوالعجبی ها که پس پرده توست

4 حرص نرگس نگر ای غنچه که با آن زر و سیم روز و شب چشم طمع دوخته بر خرده توست

5 از نسیم گل و مل دین و دلم رفت به باد آخر ای باد صبا این همه آورده توست

6 شکر فیض تو چمن چون کند ای ابر بهار که اگر خار و گر گل همه پرورده توست

7 گر رود ناوک آهی ز دل سوخته ای جامی سوخته دل سینه سپر کرده توست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست

شاعر شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست چه کسی است ؟

شاعر شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست جامی می باشد.

شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست چیست ؟

قالب شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست غزل است

مضمون اصلی شعر در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی