در همه آفاق طاقی در از آشفتهٔ شیرازی غزل 1197

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

در همه آفاق طاقی در همه عالم تمامی

1 در همه آفاق طاقی در همه عالم تمامی صبح عیدی شام وصلی ماه خاصی شمع عامی

2 همچو کیفیت به طبعی همچو مینایی به چشمی چون روان جاری به جسمی ذوق‌سان مضمر به کامی

3 در همه صورت بدیعی در همه معنی لطیفی در همه چشمی قبولی در همه خویی تمامی

4 عاجزم اندر صفاتت تا چه خواهد بود ذاتت نور محضی جان صرفی یا ملک یا مه کدامی

5 همچو نشئه در شرابی نای مطرب را نوایی گلبن و سروی به بستان آفتاب و مه به نامی

6 رند مستی پارسایی مطربی مانی نوایی ساقی‌ای در بزم مستان یا که صهبا یا که جامی

7 چون دُهُل اندر خروشی خُم‌صفت دایم بجوشی زآتش می پخته کن خود را تو ای صوفی که خامی

8 نیک‌نامی در طریق عشق بدنامی است خوش باش گر تو بدنامی به عشق آشفته آخر نیک‌نامی

9 خدمتت آرد فرشته هم غلام تست غلمان گر به خیل بندگان حیدر صفدر غلامی

عکس نوشته
کامنت
comment