-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در جهانی که خالی از ستم است سبب فعل و غایتش بهم است
2 فعل حق را سبب نمیشاید که جزا از عمل برون آید
3 به حقیقت چو نیک در نگرید همه خود عین ذات یکدگرید
4 نقش لوح و عمل، دگر پاداش هر سه یک چیز آمد از نقّاش
5 صورت مبدء و جزای معاد در وسط شد عمل ز کون و فساد
6 نقش علمی که زادۀ ازل است تا ابد روح صورت عمل است
7 عمل اینجا همی کنی نامش پس جزای عمل در انجامش
8 هر سه با هم به امر «کن فیکون» آمد از کردگار بی چه و چون
9 با خود آوردهای و با خود باز میبری نقشها به آز و نیاز
10 هرچه اینجا کنی حقیقت آن پیشت آید «کما تدین تدان»
11 هیچ هویت از حقیقت خویش بنگردد ز هیأت کم و بیش
12 لیک محبوس مرکز سِجّین بِنَبُرده ره از ضلال مبین