1 غلام توام چون غلامت نباشد هر آنکس که در نام نام تو باشد
2 چنین صد حوادث تو دانم که دانی که در عهدهٔ یک پیام تو باشد
3 چه باشد که کامم درین برنیاید چو امروز گیتی به کام تو نباشد
4 گرفتم غلامت نباشد غلامت نه آخر غلام غلام تو باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ساقیا بادهٔ صبوح بیار دانهٔ دام هر فتوح بیار
2 قبلهٔ ملت مسیح بده آفت توبهٔ نصوح بیار
1 مکن ای دل که عشق کار تو نیست بار خود را ببر که بار تو نیست
2 مردی از عشق و در غم دگری گرچه این هم به اختیار تو نیست
1 چون نیستی آنچنان که میباید تن در دادم چنانکه میآید
2 گفتی که از این بتر کنم خواهی الحق نه که هیچ درنمیباید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **