1 از بس که زیاد نیستی تاب خورم چون کوزه ز حرص آتش ناب خورم
2 چون چنگ زمعدۀ تهی می نالم چون تیغ همی ز آشنا آب خورم
1 خبر گل بچمن می آرند مژده جان وی تن می آرند
2 نقش بندان ربیعی آبی با رخ کار چمن می آرند
1 نفس باد صبا می جنبد غیرت مشک خطا می جنبد
2 سر و گویی سر حالت دراد می زند دست وز جا می جنبد
1 ای بزرگی که کرامند بود گر بمثل مدح اخلاق تو بر چشم خرد بنویسم
2 خطکی هست مرا گر چه چنان نیکو نیست که بدان هر چه مرا رای بود بنویسم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به