- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زیر بار غمی گرفتارم کاندرو دم زدن نمیآرم
2 عمر و عیشم به رنج میگذرد من از این عمر و عیش بیزارم
3 در تمنای یک دمی بیغم همه شب تا به روز بیدارم
4 تا غمت میکشد گریبانم دامنت چون ز دست بگذارم
5 حاصل دولت جوانی خویش دامنی پر ز آب و خون دارم