-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مو به مو بستهٔ آن زلف گره گیر شدم آخر از فیض جنون قابل زنجیر شدم
2 کاش ابروی کجش بنگری از دیدهٔ راست تا بدانی که چرا کشتهٔ شمشیر شدم
3 نه کنون میخورد آن صفزده مژگان خونم دیرگاهی است که آماجگه تیر شدم
4 تیره شد روزم و افزود غم جان سوزم هر چه افزون ز پی نالهٔ شب گیر شدم
5 نالهها را اثری نیست وگرنه در عشق آن قدر ناله نمودم که ز تاثیر شدم
6 بخت بد بین که به سر وقت من آن سرو روان آمد از لطف زمانی که زمینگیر شدم
7 پیر کنعانم اگر عشق بخواند نه عجب کز غم فرقت آن تازه جوان پیر شدم
8 این چه نقشی است که از پرده پدیدار آمد که به یک جلوه آن صورت تصویر شدم
9 من که نخجیر کمندم همه شیران بودند آهوی چشم تو را دیدم و نخجیر شدم
10 مرگ را مایهٔ عمر ابدی میدانم بس که بی روی تو از صحبت جان سیر شدم
11 تا فروغی رخ آن ترک ختایی دیدم فارغ از خلخ و آسوده ز کشمیر شدم