من تشنه ی آن چشمه که آبش از سلیم تهرانی غزل 264

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

من تشنه ی آن چشمه که آبش همه خون است

1 من تشنه ی آن چشمه که آبش همه خون است سرگرم سبویی که شرابش همه خون است

2 مستی که کند عیش ز پهلوی دل ما تنها نه شرابش، که کبابش همه خون است

3 ساقی بده آن جام که چون شهد محبت از لب چو فرورفت شرابش، همه خون است

4 در راه تو بر هر لب جویی که رسیدم چون جدول زخم دلم آبش همه خون است

5 بر اسب حنا بسته ز نخجیر فکندن صیاد مرا تا به رکابش همه خون است

6 چون موج، سلیم است در انداز کناری زین بحر که در جام حبابش همه خون است

عکس نوشته
کامنت
comment