- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من زفعل زشت خود ای همدمان مستوحشم خرقه آلوده دارم مستحق آتشم
2 شرم میدارم زشیخ خانقاه و برهمن نه مسلمانم نه گیرم زین سبب مستوحشم
3 رحمی ایدست خدا پیر طریقت از کرم وارهانم چون اسیر دام نفس سرکشم
4 نیست جز جهل مرکب در وجودم ایدریغ میزنم لاف خردمندی که اهل دانشم
5 گر بپاداش عمل در دوزخم خواهند برد اهل دوزخ در فغانند از نفیر موحشم
6 ای طبیب درد پنهان ای علی مرتضی تو مسیحی من زسودا عمرها شد ناخوشم
7 شاید ار صید مراد آشفته نخجیرم شود نیست جز تیر مدیح مرتضی در ترکشم
8 زهره چنگی برقص آید ببزم آسمان مطرب ار خواند بالحان این حدیث دلکشم
9 عذرم ار افتد قبول و عجزم ار آید پسند در نجف از پارس خواهد برد دوران مفرشم