منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است از جامی غزل 69

منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است

1 منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است

2 حریم دیر مغان را گرفته خانقهم خم شراب کهن پیر خانقاه من است

3 گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید عذار تو به خط سبز عذرخواه من است

4 خوش آنکه سرخوشت از دور دیدم و گفتم اگر غلط نکنم سرو کج کلاه من است

5 مرا ز سایه دیوار خویش دور مکن کز آفتاب حوادث همین پناه من است

6 مرا چه غم که جهان را سپاه غم گیرد چو عشقت از همه غمها گریزگاه من است

7 چه مرد عشق توبودم اگر به تیغ جفا بریخت غمزه تو خون من، گناه من است

8 چو از صفای ارادت زنم به عشق تو دم ضمیر پاک و دل روشنت گواه من است

9 ز بوستان لطایف چو جامی آن چمنم که وصف عارض و خطت گل وگیاه من است

عکس نوشته
کامنت
comment