-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگذار ز دستم که گل باغ وفایم بر دست تو شایسته تر از رنگ حنایم
2 از بس به ره عشق درو خار خلیده ست همچون دم ماهی شده هر پنجه ی پایم
3 از فیض سبکروحی خود اوج گرفتم محتاج پر و بال نیم، مرغ دعایم
4 مشکل بود از نقش قدم نیز جدایی در راه، چو خورشید، ازان رو به قفایم
5 بی خار قدم قوت برخاستنم نیست چون شعله ز خار کف پا بر سر پایم
6 نتوان ز دویدن به تو ای دوست رسیدن بر روی زمین، سایه ی مرغان هوایم
7 فرزند خودم می شمرد مادر ایام ای کاش بپرسند که فرزند کجایم
8 همچشم سلیم از اثر جهل بود غیر باور نکنی، جغد اگر گفت همایم