منم آن رند قدح نوش که از از هاتف اصفهانی غزل 71

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو

1 منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو باشدم خرقه‌ای آنهم به خرابات گرو

2 زاهد آن راز که جوید ز کتاب و سنت گو به میخانه در آی و ز نی و چنگ شنو

3 راز کونین به میخانه شود زان روشن که فتاده‌است به جام از رخ ساقی پرتو

4 چه کند کوه کن دلشده با غیرت عشق گر نه بر فرق زند تیشه ز رشک خسرو

5 هر طرف غول نوا خوان جرس جنبانی است در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو

6 منزل آنجاست درین بادیه کز پا افتی در ره عشق همین است غرض از تک و دو

7 بستگی‌ها به ره عشق و گشایش‌ها هست بسته شد هاتف اگر کار تو دلتنگ مشو

عکس نوشته
کامنت
comment