دم با که زنم کنون از اوحدالدین کرمانی رباعی 231

اوحدالدین کرمانی

آثار اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

دم با که زنم کنون که همدم بنماند

1 دم با که زنم کنون که همدم بنماند دل ریش شد و امید مرهم بنماند

2 من خوش به امید وصل او می بودم اکنون به چه خوش شوم که آن هم بنماند

عکس نوشته
کامنت
comment