1 من بر آنم که تو داری خبر از راز فلک نه بر آنم که تو از راز رهی بی خبری
2 تا ز گفتار جدا باشد پیوسته نگار تا ز دیدار بری باشد همواره پری
3 نیکخواه تو ز گفتار بدی باد جدا بدسگال تو ز دیدار بهی باد بری
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 من اینجا دیر ماندم خوار گشتم عزیز از ماندن دایم شود خوار
2 چو آب اندر شَمَر بسیار ماند زُهومت گیرد از آرام بسیار
1 تو آن شبرنگ تازی را به میدان چون برانگیزی عدو را زود بنوردی بدان تیغ بلاگستر
2 به اندک روزگار ای شه دو چیزم داد بخت تو یکی لفظی خرد رتبت دوم طبعی سخنگستر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **